دکتر عماد آبشناس؛ تحلیلگر سیاسی در خبرگزاری اسپوتنیک نوشت:هم مقامات حزب الله لبنان و هم مقامات ایرانی اصرار دارند که کشتی سوخت ایران توسط یک سری تجار لبنانی خریداری و برای لبنان ارسال شده است.یعنی عملا این جریان یک ماجرای کاملا تجاری است که تجار در آن دخیل می باشند. یعنی عملا این جریان یک ماجرای کاملا تجاری است که تجار در آن دخیل می باشند.
البته خوب بستگی به نوع نفتکش و اینکه این نفتکش برای سریعتر رسیدن به لبنان از کانال سوئز عبور خواهد کرد، این نفتکش می تواند از 120 تا 150 هزار تن سوخت حمل کند.
نفت کش های بالای 150 هزار تن یا باید محموله خود را در جنوب شرقی مصر خالی کنند و از طریق خط لوله نفت بعد از عبور از کانال سوئز آن را در شمال مصر تحویل بگیرند یا اینکه از تنگه جبل الطارق عبور کنند.
با توجه به اینکه این نفتکش قرار است گازوئیل به لبنان تحویل دهد و نه نفت خام یعنی حد اکثر چیزی حدود 150 هزار تن گازوئیل برای لبنان با اولین نفتکش ایرانی ارسال شده.
قیمت هر تن گازوئیل امروزه در بازار جهانی حدود 576 دلار است و با توجه به این قیمت ارزش این محموله چیزی حدود 86.4 ملیون دلار می باشد.
البته ایران احتمالا یک تخفیف خوب هم برای خریدار در نظر گرفته است، چون ایران به کشورهای دیگر هم نفت با تخفیف بسیار خوب ارائه می دهد.
مثلا شاید چیزی حدود 40 یا 50 ملیون دلار از این محموله عاید ایران شود.
البته اگر ایران می خواست نفت خام صادر کند با توجه به قیمت های جهانی هر تن حدود 300 دلار قیمت داشت.
یعنی ارزش بار کشتی چیزی حدود 45 ملیون دلار می شد و با توجه به تخفیف هایی که ایران به خریداران می دهد نهایتا چیزی حدود 25 تا 30 ملیون دلار به دست ایران می رسید.
خوب این هم یکی از نعمت های تحریم.
ایران قبلا فقط نفت خام صادر می کرد، و امروزه به دلیل تحریم ها، با صادرات نفت پالایش شده جبران ما به التفاوت را عملا تلافی می کند.
ولی مهم تر از مساله در آمدی که احتمالا به دست ایران می رسد بحث تاثیر سیاسی این ماجرا می باشد.
ایران قبلا نیز تلاش کرد برای سوریه و لبنان و ونزولا و کره شمالی و یمن و … سوخت بفرستد اما با مزاحمت آمریکا و اسرائیل وهمپیمانانشان مواجه شد.
سخنان اخیر سید حسن نصر الله هم پیغامی به کشورهایی بود که معمولا برای ارسال سوخت به لبنان مزاحمت ایجاد می کنند.
احتمالا هم هدف قرار گرفتن یک کشتی که در اجاره اسرائیلی ها بود (حدود یک ماه پیش) در همین راستا بود.
یعنی برخی می خواستند این پیغام را هم به آمریکا و هم به انگلیس و هم به اسرائیل بدهند که دوران راهزنی دریایی در جهان تمام شده و اگر بخواهند در دریاها به کشتی های دیگر کشورها تعرض کنند کشتی های آنها نیز آسیب خواهد دید.
گردن کلفت تر راهزنان انگلیسی و آمریکایی و اسرائیلی در دریاها ظهور کرده اند که گوش راهزنان قدیمی را می پیچانند.
به هر حال همه می دانند که اگر بنا باشد جنگ کشتی رانی دریایی رخ دهد آمریکا و انگلیس و اسرائیل (با توجه به اینکه تعداد زیادی از کمپانی های بزرگ جهانی تابع یهودیان حامی اسرائیل است)، از دیگران آسیب پذیر تر می باشند.
ومشاهده کردیم که همه هیاهویی که آمریکا و انگلیس و اسرائیل بر علیه ایران و متحدان ایران راه انداختند در نهایت به تهی ختم شد.
پیغام سید حسن نصر الله دبیر کل حزب الله به آمریکا و اسرائیل هم بسیار واضح بود.
وقتی که وی این کشتی را جزو خاک لبنان می داند یعنی اگر احیانا تعرضی به این کشتی شود حزب الله لبنان انگار به خاک لبنان تعرض شده واکنش نشان خواهد داد و اسرائیل را هدف قرار خواهد داد.
یا درون خاک اسرائیل را هدف قرار خواهد داد، مثلا انبارهای ذخیره سوخت و انرژی یا اینکه کشتی هایی که از و یا به سمت اسرائیل در حرکت هستند.
علیرغم اینکه رفتار و عملکرد آمریکا و اسرائیل قابل پیش بینی نیست اما بعید به نظر می آید آنها جسارت انجام چنین قماری را داشته باشند، چرا که اگر آنوقت حزب الله واکنش نشان دهد، هر هزینه ای هم که برای لبنان داشته باشد همه مردم لبنان از واکنش حزب الله حمایت خواهند کرد.
البته در صورتی که این کشتی به لبنان برسد قطعا آمریکایی ها و اسرائیلیها ومتحدین شان نهایت تلاش را انجام خواهند داد تا جلوی تخلیه کشتی در بنادر لبنان را به هر نحوی که شده انجام دهند و اگر چنین شود آنوقت حزب الله برگه برنده بزرگی در قبال رقبای سیاسی خود خواهد داشت مبنی بر اینکه آنها مردم لبنان را در تنگنا قرار داده اند.
اگر هم بار این کشتی تخلیه شود، باز هم ایران و حزب الله پیروز خواهند بود چرا که سر به زنگاه به داد مردم لبنان رسیده اند.
می توان گفت حتی اگر ایران یک سنت از پول بار این کشتی را هم دریافت نکند، که البته ظاهرا نقدا دریافت کرده، ایران در همه شرایط برنده این معادله خواهد بود.
همین دستپاچگی خانم سفیر آمریکا در لبنان را ملاحظه کنید کافی است تا متوجه شوید تاثیر خبر چه قدر بوده، حال ببینید تاثیر نتیجه عمل چه قدر خواهد بود.
در شرایطی که کل جهان شاهد آن است که آمریکایی ها پشت متحدین خود را در افغانستان چگونه خالی می کنند، کل جهان شاهد آن خواهد بود که ایرانی ها با چه اصراری از متحدین خود حمایت می کنند.
همین بس کافی است.
نفت کش های بالای 150 هزار تن یا باید محموله خود را در جنوب شرقی مصر خالی کنند و از طریق خط لوله نفت بعد از عبور از کانال سوئز آن را در شمال مصر تحویل بگیرند یا اینکه از تنگه جبل الطارق عبور کنند.
با توجه به اینکه این نفتکش قرار است گازوئیل به لبنان تحویل دهد و نه نفت خام یعنی حد اکثر چیزی حدود 150 هزار تن گازوئیل برای لبنان با اولین نفتکش ایرانی ارسال شده.
قیمت هر تن گازوئیل امروزه در بازار جهانی حدود 576 دلار است و با توجه به این قیمت ارزش این محموله چیزی حدود 86.4 ملیون دلار می باشد.
البته ایران احتمالا یک تخفیف خوب هم برای خریدار در نظر گرفته است، چون ایران به کشورهای دیگر هم نفت با تخفیف بسیار خوب ارائه می دهد.
مثلا شاید چیزی حدود 40 یا 50 ملیون دلار از این محموله عاید ایران شود.
البته اگر ایران می خواست نفت خام صادر کند با توجه به قیمت های جهانی هر تن حدود 300 دلار قیمت داشت.
یعنی ارزش بار کشتی چیزی حدود 45 ملیون دلار می شد و با توجه به تخفیف هایی که ایران به خریداران می دهد نهایتا چیزی حدود 25 تا 30 ملیون دلار به دست ایران می رسید.
خوب این هم یکی از نعمت های تحریم.
ایران قبلا فقط نفت خام صادر می کرد، و امروزه به دلیل تحریم ها، با صادرات نفت پالایش شده جبران ما به التفاوت را عملا تلافی می کند.
ولی مهم تر از مساله در آمدی که احتمالا به دست ایران می رسد بحث تاثیر سیاسی این ماجرا می باشد.
ایران قبلا نیز تلاش کرد برای سوریه و لبنان و ونزولا و کره شمالی و یمن و … سوخت بفرستد اما با مزاحمت آمریکا و اسرائیل وهمپیمانانشان مواجه شد.
سخنان اخیر سید حسن نصر الله هم پیغامی به کشورهایی بود که معمولا برای ارسال سوخت به لبنان مزاحمت ایجاد می کنند.
احتمالا هم هدف قرار گرفتن یک کشتی که در اجاره اسرائیلی ها بود (حدود یک ماه پیش) در همین راستا بود.
یعنی برخی می خواستند این پیغام را هم به آمریکا و هم به انگلیس و هم به اسرائیل بدهند که دوران راهزنی دریایی در جهان تمام شده و اگر بخواهند در دریاها به کشتی های دیگر کشورها تعرض کنند کشتی های آنها نیز آسیب خواهد دید.
گردن کلفت تر راهزنان انگلیسی و آمریکایی و اسرائیلی در دریاها ظهور کرده اند که گوش راهزنان قدیمی را می پیچانند.
به هر حال همه می دانند که اگر بنا باشد جنگ کشتی رانی دریایی رخ دهد آمریکا و انگلیس و اسرائیل (با توجه به اینکه تعداد زیادی از کمپانی های بزرگ جهانی تابع یهودیان حامی اسرائیل است)، از دیگران آسیب پذیر تر می باشند.
ومشاهده کردیم که همه هیاهویی که آمریکا و انگلیس و اسرائیل بر علیه ایران و متحدان ایران راه انداختند در نهایت به تهی ختم شد.
پیغام سید حسن نصر الله دبیر کل حزب الله به آمریکا و اسرائیل هم بسیار واضح بود.
وقتی که وی این کشتی را جزو خاک لبنان می داند یعنی اگر احیانا تعرضی به این کشتی شود حزب الله لبنان انگار به خاک لبنان تعرض شده واکنش نشان خواهد داد و اسرائیل را هدف قرار خواهد داد.
یا درون خاک اسرائیل را هدف قرار خواهد داد، مثلا انبارهای ذخیره سوخت و انرژی یا اینکه کشتی هایی که از و یا به سمت اسرائیل در حرکت هستند.
علیرغم اینکه رفتار و عملکرد آمریکا و اسرائیل قابل پیش بینی نیست اما بعید به نظر می آید آنها جسارت انجام چنین قماری را داشته باشند، چرا که اگر آنوقت حزب الله واکنش نشان دهد، هر هزینه ای هم که برای لبنان داشته باشد همه مردم لبنان از واکنش حزب الله حمایت خواهند کرد.
البته در صورتی که این کشتی به لبنان برسد قطعا آمریکایی ها و اسرائیلیها ومتحدین شان نهایت تلاش را انجام خواهند داد تا جلوی تخلیه کشتی در بنادر لبنان را به هر نحوی که شده انجام دهند و اگر چنین شود آنوقت حزب الله برگه برنده بزرگی در قبال رقبای سیاسی خود خواهد داشت مبنی بر اینکه آنها مردم لبنان را در تنگنا قرار داده اند.
اگر هم بار این کشتی تخلیه شود، باز هم ایران و حزب الله پیروز خواهند بود چرا که سر به زنگاه به داد مردم لبنان رسیده اند.
می توان گفت حتی اگر ایران یک سنت از پول بار این کشتی را هم دریافت نکند، که البته ظاهرا نقدا دریافت کرده، ایران در همه شرایط برنده این معادله خواهد بود.
همین دستپاچگی خانم سفیر آمریکا در لبنان را ملاحظه کنید کافی است تا متوجه شوید تاثیر خبر چه قدر بوده، حال ببینید تاثیر نتیجه عمل چه قدر خواهد بود.
در شرایطی که کل جهان شاهد آن است که آمریکایی ها پشت متحدین خود را در افغانستان چگونه خالی می کنند، کل جهان شاهد آن خواهد بود که ایرانی ها با چه اصراری از متحدین خود حمایت می کنند.
همین بس کافی است.